کتاب حکایت زمستان

کتاب حکایت زمستان
«حکایت زمستان» روایتی متفاوت از صفحه ای ماندگار از دیوان افتخارآمیز دفاع مقدس است. روایت مقاومتها و مظلومیتهای اسرای ایرانی در زندانهای بعثی ها و منافقین که از زبان آزاده سرفراز عباس حسینمردی و با قلم شیرین و شیوای سعید عاکف بیان شده است. در کتاب «حکایت زمستان» عباس حسینمردی راوی شجاعت رزمندگان دلیری میشود که تا آخرین نفس برای دفاع از دین و سرزمین خود مقاومت کردند. داستان رشادتها و پایداریهای رزمندگان اسلام، شرایط عجیب و حیرتانگیز اردوگاههای عراقی، فضای روحی و روانی دشوار دوران اسارت، و شکنجههایی که گرچه تصورش برای انسان مشکل میباشد اما حقایقی است که بر جریده تاریخ ثبت شده است.
مقاومتی که فرزندان برومند این سرزمین در کتاب «حکایت زمستان» از خود به نمایش میگذارند، چنان شگفتآور است که جز با مدد الهی امکانپذیر نیست. مقاومتی که از همت بلند اسرا در آن شرایط سخت و دشوار سخن میگوید؛ از حافظ کل قرآن شدن بعضی از آنان و باسواد گشتن عدهای دیگر گرفته تا زیرکی و خلاقیتهایشان در به ستوه آوردن افسران عراقی و منافقین که در جای جای کتاب به چشم میخورد و گاهی هم به زبان طنز بیان شده است .
بخشی از کتاب :
… اعتصاب تا پنج روز ادامه داشت . صبح روز ششم ، یک سرباز عراقی ، همراه یک مترجم آمد دم آسایشگاه ما . گفت : یک نماینده از بین خودتون تعیین کنین . گفتیم : برای چی ؟ گفت : هم برای گرفتن چیزایی که کم و کسر دارین ، هم برای مذاکره . یکی از بچه ها را که از بقیه پخته تر بود ، انتخاب کردیم . اولش زیر بار نمی رفت ، ولی با کلی خواهش و درخواست راضی اش کردیم که همراه سرباز عراقی برود . آن ها به همین ترتیب ، سی و پنج نفر را به عنوان نماینده از کل اردوگاه انتخاب کردند که بعدا معروف شدند به گروه ” خمسه الثلاثین ” ….
[av_button label=’دانلود کتاب’ link=’manually,https://mighat313.com/wp-content/uploads/2020/01/حکایت-زمستان.pdf’ link_target=’_blank’ size=’large’ position=’center’ icon_select=’yes’ icon=’ue84f’ font=’entypo-fontello’ color=’theme-color’ custom_bg=’#444444′ custom_font=’#ffffff’ admin_preview_bg=”]
0 دیدگاه