شهید علی رضائیان

منتشرشده توسط مدیر سایت در تاریخ

شهید علی رضائیان

شهید علی رضائیان

 

شهید علی رضائیان به سال ۱۳۲۶ ه.ش در خانواده‌ای مذهبی در “فیروز آباد” تهران به‌دنیا آمد و پس از مدتی همراه خانواده‌اش به شهر اصفهان عزیمت و در آنجا سکنی گزید. او به دلیل مشکلات اقتصادی روزها کار می‌کرد و شب‌ها به تحصیل می‌پرداخت و این روال را تا پایان دوره ابتدایی ادامه داد. پس از تحصیل دوران ابتدایی، پدرش برای پرورش روحیه مذهبی، او را به محضر یکی از علمای اصفهای فرستاد تا روح تشنه وجودش را به زلال معرفت الهی شاداب نماید.
وی از کودکی علاقه‌مند به فراگیری قرآن بود و صوت و لحنی دلنشین داشت. آشنایی ایشان با معارف غنی اسلامی تنها به انس با قرآن محدود نمی‌شد، بلکه بوستان روحش با عطر گلواژه‌های تالی قرآن کریم (نهج‌البلاغه) ‌مصفا بود و مقدار زیادی از نهج‌البلاغه را حفظ بود. این شهید عالی‌قدر از فقر و تنگدستی مردم در رنج بود و درآمد اندک خود را که از راه بنایی به‌دست می‌آورد در جهت بهبود معیشت افرادی که با آنان سر وکار داشت مصرف می‌کرد.

فعالیت‌های سیاسی و مذهبی
شهید رضائیان طی مسافرتی به تهران، در منزل شهید “آیت‌الله سعیدی” به کار ساختمان‌سازی مشغول شد و در همین ایام شدیدا تحت‌تأثیر آن شهید گران‌قدر قرار گرفت. ایشان در این مورد می‌گوید: «ارتباط با شهید سعیدی، شعله‌های خشم درون مرا علیه رژیم پهلوی بر افروخت به‌گونه‌ای که شجاعانه به افشاگری جنایت‌ها و خیانت‌های دستگاه طاغوت می‌پرداختم.» بر این اساس شهید رضائیان مبارزه دامنه‌داری را علیه رژیم پهلوی شروع کرد و در دوره سربازی بارها تحت تعقیت قرار گرفت.
او که از تسلط بیگانگان بر مقدرات کشورمان سخت به تنگ آمده بود با الهام از افشاگری‌ها و رهنمودهای حضرت امام(قدس سره) مفاسد و بدبختی‌هایی را که به‌خاطر تصویب لایحه کاپیبولاسیون دامن‌گیر ملت اسلامی ایران شده بود به دیگران گوش‌زد می‌کرد.
شهید رضائیان در پخش اعلامیه‌های حضرت امام خمینی(ره) نقش به سزایی داشت و برای آنکه شناسایی نشود منزل مسکونی خود را دائما تغییر می‌داد. او با تشکیل جلسات مذهبی و در اختیار قرار دادن کتب اسلامی و انقلابی، جوانان مستعد و مذهبی را با معارف الهی آشنا می‌کرد.
ایشان با همکاری شهید “محمد منتظری” دامنه فعالیت‌های انقلابی خود را علیه رژیم طاغوت به کشورهای همسایه کشاند و بدین‌گونه نقش مهم و مؤثری در جهت افشای چهره کریه رژیم پهلوی در خارج از مرزها داشت. او با برقراری ارتباط با خارجیان مقیم اصفهان و چاپ اعلامیه به زبان‌های خارجی، برای افشای ظلم و جنایات حکومت طاغوت و بیداری افکار عمومی، از هیچ کوشش فروگذار نکرد.

فعالیت‌های شهید بعد از پیروزی انقلاب
هم‌زمان با پیروز انقلاب اسلامی، شهید رضائیان به همراه عده‌ای از برادران حزب‌الله مبادرت به تشکیل کمیته دفاع شهری اصفهان کرد و به تشکیل سپاه در شهرستاهای داران، فریدن، خوانسار و مبارکه پرداخت. شهید رضائیان در اوایل سال ۱۳۵۹ با تعدادی از برادران سپاه مأمور رفتن به کردستان شد و با رشادت‌های خود در آزادسازی شهر سنندج نقش مهمی را ایفا کرد. در یکی از درگیری‌ها بر اثر اصابت گلوله از ناحیه سر و گلو به شدت مجروح گردید و مدت‌ها در بیمارستان حالت اغماء داشت.

حضور در جبهه‌های جنگ
شهید رضائیان در سال ۱۳۶۰ ‌به جبهه دارخوین اعزام شد، که بر اثر جراحت شدید به پشت جبهه منتقل گردید. پس از بهبودی نسبی به سمت مسئول معاونت عملیات سپاه منطقه ۲ اصفهان منصوب گردید و تا دی ماه ۱۳۶۱ در همین مسئولیت باقی ماند. بعد از آن به درخواست سردار “رحیم صفوی” به تهران آمد و در ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به‌عنوان یکی از معاونت‌های طرح و عملیات مشغول به‌کار شد. سپس مأمور راه‌اندازی قرارگاه مقدم حمزه(ع) در منطقه غرب گردید.
شهید رضائیان فعالیت خود را از یک رزمنده عادی در روزهای اول جنگ کردستان شروع کرد و مرحله به مرحله، همزمان باگذشت زمان، مراتب مختلف فرماندهی را با موفقیت پشت‌سر گذاشت تا به فرماندهی قرارگاه عملیاتی حمزه سید الشهداء(ع) منصوب گردید. هنگامی که ایشان به مریوان آمد، ‌تعدادی از یگان‌ها از جمله لشکر ۱۴ امام حسین(ع) و لشکر ۸ نجف اشرف در منطقه حضور داشتند و از اینکه قرار بود تحت فرماندهی او عملیات “والفجر ۴” را انجام گیرد،‌ اظهار رضایت می‌کردند. در زمان کوتاهی ارکان ستادی این قرارگاه به همت ایشان شکل گرفت و مجموعه معاونت‌ها در جهت آماده‌سازی عملیات فعال شدند.
شهید رضائیان انسان دقیق و منظمی بود و همواره سعی می‌کرد سنجیده عمل کند. قبل از هر تصمیمی با بسیج عناصر اطلاعاتی، آخرین وضعیت دشمن را از جنبه‌های مختلف به‌دست می‌آورد و بر اساس استعداد، تجهیزات و توان رزمی دشمن، به کمک طرح و عملیات و نظرخواهی از فرماندهان، چگونگی انجام عملیات و مراحل آن را طراحی می‌کرد. از این به بعد همه توجه ایشان روی کیفیت سازماندهی نیروها و آرایش و مانور یگان‌ها بر اساس نوع مأموریتشان بود.
از ظرافت‌هایی که ایشان در عملیات داشتند، بررسی و کنترل طرح مانور گردان‌های عمل‌کننده یگان‌ها بود. این فرمانده دلاور و دلسوز اسلام، قبل از هر عملیات فرماندهان تحت امر را در خصوص رسیدگی به نیروها توجیه و برای افزایش روحیه معنوی آنان سفارش زیادی می‌کرد. تلاش همه جانبه وی در عملیات حماسه آفرین “والفجر ۴” در موفقیت رزمندگان اسلام بسیار مؤثر بود و می‌توان گفت بخش مهمی از پیروزی حاصله در “دشت شیلر” مدیون زحمات شبانه‌روزی این شهید عزیز بود.

ویژگی‌های اخلاقی شهید
شهید رضائیان از مصادیق عملی و الگوی یک فرمانده سپاه اسلام بود. هر کس حتی برای مدت کوتاهی با ایشان و تحت فرماندهی‌اش انجام وظیفه می‌کرد با تمام وجود آن را احساس می‌نمود. توانمندی و شخصیت والای شهید رضائیان در حدی بود که نقل می‌کنند در روزهایی از عملیات “والفجر ۴” درحالی که منطقه عملیاتی مورد بازدید سردار فرماندهی محترم کل سپاه قرار ‌گرفت ایشان خطاب به برادران حاضر اظهار می‌دارند که ما باید فرماندهی جنگ را به‌دست افرادی چون ایشان (شهید رضائیان) بسپاریم. جلسه‌ای با حضور ایشان نبود که بر پا شود و ذکر قرآن و حدیث و دعا در آن فراموش شده باشد، حتی اگر وقت هم ضیق بود این امر صورت می‌گرفت.
در ظواهرِ فردی آن‌گونه بود که اگر ناآشنا و تازه‌واردی به جمع آن‌ها می‌پیوست ایشان را با رزمنده عادی تمیز نمی‌داد. او فردی منظم، دقیق و سخت‌کوش بود و در قبول و انجام کارهای سخت از دیگران سبقت می‌گرفت. عموما سعی می‌کرد با نیروها بر سر یک سفره غذا بخورد. فردی رئوف، مهربان و رفیق‌القلب بود. شب‌ها تا همه به خواب نمی‌رفتند، نمی‌خوابید. پس از اطمینان از به خواب رفتن افراد، به سنگرها سرکشی می‌کرد و چنانچه رزمنده‌ای بدون روانداز خوابیده بود، روی او را می‌پوشاند.
شهید رضائیان در بُعد عبادی مقید، اهل تهجد و راز و نیاز عاشقانه با خدا بود. هرگز نماز شب را ترک نمی‌کرد و فردی خودساخته بود و شدیدا مراقب اعمال و رفتار خود بود. در انجام واجبات کوشا و در پرهیز از محرمات و ارتکاب گناه، حتی صغیره، دقت‌نظر داشت. در کارها از مشورت دیگران استفاده می‌کرد و روحیه انتقاد‌پذیری بالایی داشت.
شهید رضائیان در کنار فعالیت‌هایش غافل از تحصیل علم نبود و مخصوصا به مطالعه علوم قرآنی و نهج‌البلاغه علاقه زیادی داشت. ایشان آشنایی بسیاری با احادیث و روایات داشت و ده جزء قرآن مجید را حفظ بود.
فرزندان خود را در انجام فرایض و یادگیری علوم قرآنی با زبانی شیرین توأم با بیان احادیث و اهدای جایزه تشویق و ترغیب می‌کرد. او با پدر و مادر خود رفتاری متواضعانه داشت.
شهید رضائیان در حفظ بیت‌المال دقت و توجه خاصی داشت و با اینکه ماشین سپاه در اختیارش بود، اما در کارها از موتور سیکلت شخصی استفاده می‌کرد.

نحوه شهادت
قبل از مرحله سوم عملیات “والفجر ۴”(آبان‌ماه ۱۳۶۲) هنگامی‌که برای شناسایی و بررسی منطقه عملیاتی به همراه چهار تن از فرماندهان و مسئولین قرارگاه به دامنه‌های جنوبی ارتفاعات لری رفته بودند،‌ در حین صعود به قله ارتفاع لری به علت عدم پاکسازی کامل منطقه، روی مین رفته و به شدت مجروح شدند.
مسئول وقت اطلاعات قرارگاه چنین نقل می‌کند: «وقتی بالای سر او رفتم، دیدم به علت ترکش زیادی که به بدنش خورده بود، ‌جانسوزانه ناله می‌کرد. با دیدن چنین حالتی یاد خاطرات زندان او افتادم که برای ما تعریف می‌کرد. او می‌گفت: همگامی که مأمورین ساواک، یکی از مبارزان مسلمان را با بخاری برقی شکنجه می‌دادند آیه “یا نار کونی بردا و سلاما” را قرائت می‌کرد. این خاطره را به یادش آوردم. ایشان آرام شد تا اینکه او را به سختی به پشت جبهه منتقل کردند. در بیمارستان بود که به آرزوی دیرینه خود رسید و به لقاء معبود و معشوقش نایل گشت و دریای متلاطم روحش به کرانه وصال، آرامش گرفت.»

بخشی از وصیت‌نامه شهید

این همه خونی که برای اسلام ریخته شد و این همه جوانانی که فدای اسلام شدند را دست‌کم نگیرید و بدانید که سستی و کاهلی نزد خداوند متعال مسئولیت دارد. سعی کنید دوستی و دشمنی شما بر اساس حق باشد. از تقصیر افراد، زود در گذرید و زیاد سخت‌گیر نباشید.
هیچ دوستی بهتر از قرآن نیست، رفاقت با او را ترک نکنید، سعی کنید آن را خوب فرا گیرید، خوب تلاوت کنید، خوت عمل نمایید و خوب به دیگران یاد دهید، حتی اگر یک نفر باشید.

گلزار شهدا


0 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

Avatar placeholder

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.