خاطرات شهدا : « مقر دشمن »

به سمت منطقه دشمن حرکت کردیم ، طبق علامتی که به ما داده بودند باید تا ۵۰ متری سنگر دشمن میرفتیم ولی ما در شیار بودیم و علامت را ندیدیم، وقتی متوجه شدیم که صدای چند عراقی را شنیدیم، آن وقت متوجه شدیم که تقریباً داخل مقر دشمن شده ایم و از هیچ میدان مینی هم نگذشتیم.
چون دشمن تازه در آن منطقه پدافند کرده بود و برای همین هنوز استحکاماتی نداشت.
واقعاً چه قدرتی بود که توانست آن شب ما را به این صورت به موفقیت برساند،در واقع ما وسیله ای بودیم که آن شب با دست قدرت الهی به موفقیت برسیم.
خاطره به نقل از کتاب به گوشم-دفتر دوم
راوی:مرتضی عریان زاده،فرمانده گروهان در تیپ ۱۸ الغدیر اعزامی از یزد
0 دیدگاه